نگاهی به کارنامه آتیلا پسیانی بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون
تاریخ انتشار: ۱۴ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۸۲۷۵۳۰
تسنیم/ مجتبی برزگر: یادم میآید هنوز بیماری سرطان چهرهاش را نحیف نکرده بود، او را در چارسو و جشنواره فیلم فجر دیدم. آن روزها میگفتند به این بیماری مبتلا شده اما تبسم همیشگی و چهره خندانش این را نشان نمیداد.
با آتیلا پسیانی کنار کافه چارسو ملاقات کردم و از او خواستم مصاحبهای با هم داشته باشیم؛ به من گفت میدانی خیلی اهل مصاحبه نیستم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اگر سریال «زیر تیغ» محمدرضا هنرمند ساخته میشود که نقش کوتاهی برای شما پیشبینی میکند اما آنقدر این نقش را شما مؤثر بازی میکنید که تا پایان سریال روی نقش شما میچرخد. چطور این تأثیرگذاری و این خلأ حضور شما در تئاتر، سینما و تلویزیون دیده میشود؟ واقعاً این اتفاق برای نسل جدید و تازهوارد این عرصه درسآموز است؟
اینطور پاسخ مرا داد هنوز هم یادم نرفته و میتواند واقعاً برای کسانی که سعی میکنند به هر قیمتی جلوی دوربین باشند یک درس بزرگ باشد. «میدانید دلیل اینکه چرا بیشتر بازیگرانی که در سینما سعی میکنند نقشهای مشابه بازی نکنند این است که تعداد کارهایی که قبول نمیکنند بیشتر است؛ این مسیر بسیار سختی است اما در دوران بازیگری سعی کردم اینطور باشم. البته لغزش هم داشتم اما همیشه تلاشم این بود درست و با دقت انتخاب کنم. اگر انتخاب درست اتفاق بیفتد سرانجامش خوب خواهد بود.»
آتیلا پسیانی که خود جزو هنرمندانی است که بازیگری را هم آموزش میداد و بسیاری از بازیگران همچون نوید محمدزاده را هم او به سینما معرفی کرد؛ جالب است درباره آموزش بازیگری و بازیگرانی که از راه آموزش وارد بازیگری نشدند به نکته قابل تأملی اشاره کرد: در دهه 60 و نیمههای دهه 70 و 80 سعی شد آموزشی در زمینه بازیگری اتفاق بیفتد. با باز شدن مدارس بازیگری این مقوله جدیتر گرفته شد و بحث بازیگردانی و حضور کارگردانهایی که به مقوله بازیگری جدی نگاه میکردند، اتفاقات خوبی به همراه داشت، اما بحران زمانی شکل گرفت که با تولید انبوه سریالهای تلویزیونی نیاز به جذب بازیگر بیشتر شد و بسیاری از بازیگران بدون داشتن آموزش در این زمینه وارد این عرصه شدند. این بحران به سینما هم کشیده شد و متاسفانه در این سالها یک نوع سهل انگاری و تنبلی در این زمینه به وجود آورد.»
یکی از اظهارنظرهای جالب آتیلا پسیانی همکاریاش با کارگردانان سینما و به خصوص ابراهیم حاتمیکیا بود؛ او درباره این کارگردان چنین گفت: «در این سالها فرصتی پیش نیامد تا دوباره با حاتمیکیا کار کنم. او از ان دسته کارگردانهایی است که بحث بازیگری برایش بسیار جدی است و آن را خوب میشناسد و علت اینکه در کارهایش از بازیگردان استفاده میکند هم همین موضوع است. متاسفانه برخی کارگردانها فکر میکنند که اگر کسی را به عنوان مشاور بازیگری در کنارشان داشته باشند نشانه ضعفشان است.»
اما تئاتر همیشه عشق اول آتیلا پسیانی بود. شاید بسیاری از دوستانش بدانند اخلاق پسیانی همکاری با کارگردانان اولی در سینما و تلویزیون بود و در کنار آن همیشه تئاتر برایش اولویت اول را داشت. حتی محمد چرمشیر از کارگردانان تئاتر درباره او میگفت تئاتر هیچوقت در زندگی او قطع نشد. همیشه تلاش میکرد در سال نمایشهایش را روی صحنه ببرد. گروه منسجمی داشت و همین موضوع باعث شد تا همیشه آماده تئاتر باشد. کار در سینما و تئاتر را مکمل همدیگر میدانست و معتقد بود تلویزیون هم به نوعی سینماست و هر دو عرصه تصویرند.
کارشناسان و منتقدین سینما، تئاتر و تلویزیون همیشه درباره آتیلا پسیانی این نکته را مطرح کردند؛ "بازیگرانی از جنس آتیلا پسیانی کاریزمایی دوجانبه در نقش آفرینی را تداعیگر هستند. آنها از یکسو بازیگرانی مناسب برای ایفای نقشهای منفی به شمار میآیند و از سوی دیگر به دلیل میمیک خاصشان، شمایلی از گودمنی و شخصیتهای مثبت را به مخاطبان القا میکنند. چنین ظرفیتی در بازیگری که میمیک و گریم را به مثابه دوسوی تراز بازیگری و نقشپذیری نمایه میکند سبب شده تا بازیگرانی چون پسیانی، پرستویی، شکیبایی و عبدی در هر دو سوی گردونه بازیگری حضورهایی اقناعگرانه را به جای بگذارند."
اما در ادامه نگاهی به کارنامه آتیلا پسیانی در سینما و تلویزیون داریم:
سید جلال و کریم در «گمگشته»
یکی از نقاط اوج کارنامه بازیگری آتیلا پسیانی حضور در سریال ماندگار «گمگشته» بود. پسیانی در دو نقش سید جلال و کریم توازن درستی را در قلبپذیری شمایل برقرار کرد. این سریال بسیار در ذهن مخاطب ماند و جزو اولین مجموعههایی بود که یک بازیگر در دو نقش همزمان بازی کرد. بعدها بیشتر از این تکنیک در ساخت فیلم و سریال استفاده شد. آنقدر این نقش را آتیلا پسیانی خوب ایفا کرد که مخاطب هر دو کاراکتر را در کنار هم باور میکرد بیآنکه به این نکته فکر کند آتیلا پسیانی این دو نقش را همزمان بازی میکند. در واقع برقراری یکدستی و توازن حسی مناسب در اجرای این نقش سخت برگی مهم و ماندگار در کارنامه بازیگری پسیانی بود و بازنگری دوبارهای نسبت به تواناییهای بالای او در ایفای نقشهای چندوجهی را از سوی منتقدان و سینماگران سبب شد.
جعفر در «زیر تیغ»
پسیانی در سریال «زیر تیغ» در ارائه چنین تصویری از جعفر کاملا موفق بود. به واقع نقشی که قرار بود اکبر عبدی ایفاگر آن باشد در نهایت به پسیانی رسید و او برای اینکه نشان دهد که این جایگزینی خللی در ارائه تصویری همدل برانگیز از یک کارگر اصیل، خانوادهدوست و با شرف ایرانی ایجاد نمیکند و توانست تا با وجود زمان اندک حضور در این سریال، رد خود را در حافظه مخاطبان برجای بگذارد.
تقی تاکسی در «چاردیواری»
فرمول موفقیت در ایفای نقش جعفر در «زیر تیغ» به نحوی دیگر در سریال «چاردیواری» از سوی پسیانی به کار گرفته شد تا شمایل یک راننده تاکسی آذریزبان خوش مشرب نیز به کارنامه پربار بازیگری او اضافه شود. تقی تاکسی پدر نادر با آن گویش جذاب و استفاده به جا از کنایهها و مطایبهها همچون استفاده مکرر از جمله ناسلامتی شما معلمی رو به پسر کوچک خود با بازی جواد عزتی، سبب شد تا پسیانی بار دیگر مرکز توجه مخاطبان عام و خاص باشد.
سرهنگ یونس سبزی در «دیوار»
پلیسهای به تصویرکشیده شده در سینما و تلویزیون ایران بیشتر روی بُعد کنشی و اکشن ماجرا تمرکز داشتهاند و همین سبب شده تا بسیاری از شمایلهای پلیسی به یک املای پرتکرار از کنشها و واکنشها بدل شوند. با این وجود سرهنگ یونس سبزی در سریال «دیوار» یک پلیس مجهز به علم روانشناسی بود که کنشها و واکنشهای پیرامون محیط بزه و جرم را براساس چرخهای از روانشناسی عمل مجرمانه تحلیل میکرد. پسیانی برای آنکه تصویری جدید از پلیس ایرانی را به یادگار بگذارد تلاش داشته تا یک پلیس ایرانی خاص را به یادگار بگذارد.
میشل گنج بخش در «روز شیطان»
آتیلا پسیانی در دهه هفتاد شمایلی تثبیت شده از یک بدمن و ضدقهرمان خاص در ژانر اکشن و جاسوسی داشت که او را به انتخاب اصلی بسیاری از کارگردانان سینمایی و تلویزیونی بدل میکرد. «روز شیطان» ساخته بهروز افخمی یکی از مهمترین فرصتهایی بود که به پسیانی داده شد تا شمایل بدمن جذاب و تبهکار درجه یک را در یک فیلم جاسوسی و امنیتی بر جای بگذارد. میشل گنج بخش فرزند یکی از مبارزان جنبشهای ضد رژیم انقلابی ایران چنان خونسرد و مرموز بود و پسیانی به گونهای این مرموز بودن و پیچیدگی شخصیت را در لایههایی از نگاه آرام و لحن خشک به باور مخاطبان رساند که همچنان میشل گنج بخش یکی از مهمترین یادکردهای غالب منتقدان سینمای ایران از تبهکاران و مجرمان درجه یک به تصویر کشیده شده در فیلمهای سینمایی و سریالهای تلویزیونی ایرانی است.
شهباز در «در کمال خونسردی»
شهباز در فیلم «در کمال خونسردی» یکی از مهمترین و متمایزترین قاتلان به تصویر کشیده شده در سینمای ایران است که انگیزههای جنایتش در عقدهها و حفرههای لاینحل کودکیاش قابل مشاهده بود. به واقع شهباز با کینهای کور و سخت دلی بیمارگونهاش یک قاتل با روحیات خرده سادیستی بود که برای سینمای ایران در دهه هفتاد کاملا متفاوت مینمود و پسیانی با زیبایی تابلوی این شخصیت را در دیوار تالار نقشهای منفی تاریخ سینمای ایران کوبید.
مجید شهلا در «آب و آتش»
مجید شهلا در فیلم «آب و آتش» ساخته فریدون جیرانی اتفاقی مهم در شخصیتپردازی برای سینمای اجتماعی ایران در دهه هشتاد بود. به واقع مجید شهلا یک پیشنهاد جذاب برای گذر از خط کشیها و یکنواختیهای موجود در ترسیم بدمن بود و سینمای ایران را با محدوده جدیدی از تعریف ضدقهرمان شهری آشنا کرد.
امیر ستوده در «سلفی با دموکراسی»
نگاه فیلم «سلفی با دموکراسی» به شخصیت امیر ستوده بسیار اتوکشیده، نسبتاً یکنواخت و تا حدودی ایدئولوژی زده است با این وجود آتیلا پسیانی تلاش دارد تا تنهایی شخصیت امیر ستوده در زیستن میان انسانها و البته رفاقت بیبدیلش با پروردگار را در همان نیایشهای درونی یا سلوک خاصی که دارد نمایه کند.
نمونه دیگر نقش منفی از آتیلا پسیانی در «پرده نشین»
سریال «پرده نشین» به کارگردانی بهروز شعیبی بار دیگر آتیلا پسیانی را با یک نقش منفی به تلویزیون آورد؛ نقشی که البته خاکستری هم معنا میشود؛ لحظاتی مخاطب را به این باور میرساند او آدمِ خوب ماجراست و وقتی تا پایان مخاطب سریال را دنبال کند با شمایل منفی کاراکتر کاملاً روبرو میشود. اما واقعیت این است آنقدر با زیرلایههای قوی این نقش ایفا میشود مخاطب با دیدن چند قسمت اول نمیتواند به عمق منفی بودن این نقش پی ببرد.
اولین بازی آتیلا پسیانی در نمایش حکومت زمان
نمایش حکومت زمان خان به کارگردانی رکن الدین خسروی سال 1346 و او از سال 1357 با فیلم کوتاه «سکوت و سلام»، همکاری «شاهرخ غیاثی» تجربه کرد و همینطور بازی در سینما را از سال 1360 با «عفریت»، همکاری «فرشید فلک نازی» شروع کرد.
او فرزند مرحوم جمیله شیخی از بازیگران بزرگ سینما، تئاتر و تلویزیون و همچنین همسر فاطمه نقوی بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر است. شاید جزو خانوادههای هنرمند هنر هفتم باشد که دو فرزند او هم جزو هنرمنداناند خصوصاً ستاره پسیانی که در سالهای اخیر با کارهای سینمایی و تلویزیونی و حتی نمایشهایی روی صحنه تئاتر بیشتر دیده شد و او را مخاطبین بیشتر میشناسند.
آتیلا پسیانی در اولیور توئیست
آتیلا پسیانی با گریمی متفاوت بازیگر نمایش موزیکال الیور توئیست شد. شاید این نمایش موزیکال «الیور توئیست» به کارگردانی حسین پارسایی با گریمهای متفاوت بازیگران بیشتر شناخته شده باشد. او در تئاتر بازیگری و کارگردانی کرد و نمایشهای متعددی در کارنامهاش دارد. او در این نمایش گریم متفاوتی دارد.
آتیلا پسیانی در شروع کار و درگذشت او در فصل پاییز
این بازیگر با استعداد در سال 1362 با بازی در فیلم « عفریت» کاری از فرشید فلک نازی وارد سینما شد و در سال 1362 دومین فیلم سینمایی اش را به نام « مرگ سفید» با کارگردانی حسین زندباف تجربه کرد و در سال 1365 سومین تجربه سینمایی خود را در کنار جمشید مشایخی، پرویز پور حسینی و آتش تقی پور به دست آورد.
از دیگر فیلمهای موفقی که آتیلا پسیانی در آن حضور داشته میتوان به «گاو خونی»، « آب و آتش»، « آتش بس 1 و 2»، « چه کسی امیر را کشت»، از رئیس جمهور پاداش نگیرید»، «سیانور»، « آشوب»، «پیتزا مخلوط»، « مجردها» و … اشاره کرد. همچنین آخرین فعالیت وی در سینما تا به امروز میتوان به فیلم ”سلفی با دموکراسی» به کارگردانی و تهیه کنندگی علی عطشانی محصول سال 1398 اشاره کرد.
در ادامه بیوگرافی آتیلا پسیانی آمده که وی در سال 1391 در سریال پرطرفدار «خداحافظ بچه» به کارگردانی منوچهر هادی به ایفای نقش پرداخت. از آخرین فعالیتهای او در تلویزیون میتوان به سریال تاریخی و عاشقانه «بوم و بانو» به کارگردانی سعید سلطانی ساخت 99 که برای شبکه دو سیما است اشاره کرد. یکی از نکات جالب درباره آتیلا پسیانی حضور در بخشهای مختلف دیگر از طراح صحنه و لباس تا انتخاب بازیگر که مثلاً مزرعه پدری، سفر به فردا، آژانس شیشهای و بوی پیراهن یوسف با انتخاب بازیگران او پیش رفت. یا در بوی پیراهن یوسف، بهترین بابای دنیا و مسافران دستیار کارگردان بود. همچنین در بوی پیراهن یوسف و هیوا هم بازیگردانی کرد.
امروز چهاردهم مهرماه 1402 زمانی بود که خبر درگذشت او بعد از یک دوره تحمل بیماری به گوش رسید. این خبر را انجمن بازیگران خانه سینما اعلام کرد. او در فرانسه دارفانی را وداع گفت و بدون شک درگذشتِ او ضایعهای دردناک برای سینما، تئاتر و تلویزیون ایران خواهد بود.
منبع: اکوفارس
کلیدواژه: بانک مرکزی شاخص بورس افزایش قیمت طلای جهانی قیمت روز خودرو سینما و تلویزیون آتیلا پسیانی سینمای ایران ایفای نقش زیر تیغ سبب شد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ecofars.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اکوفارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۸۲۷۵۳۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
از تخته سیاه به پرده نقرهای؛ بازیگرانی که معلم بودند
«بازیگری همان معلمی است با این تفاوت که تخته معلمی، سیاه است و تخته بازیگری، سفید». این جمله را سیدجواد هاشمی در یکی از مصاحبههایش گفته است. بازیگری که احتمالا بیشتر از بقیه میدانیم و خبر داریم که معلم است و سالهاست در استخدام آموزش و پرورش. کسی که حتی در همین مصاحبه میگوید که هنرپیشه نیست و معلم است و حتی احسان علیخانی و فرزاد جمشیدی روزی شاگردهایش بودهاند.
به گزارش ایرنا، علاوه بر او، بازیگران دیگری هم هستند که نمیدانیم پیش از آنکه بازیگری پیشه کنند، معلم بودهاند. بعضی نیز مانند هاشمی، همچنان معلماند و از تدریس لذت میبرند. سینمای ایران از این دست معلمها هم کم نداشته؛ از آن معلمهایی که سر کلاس، نصف بیشتر زنگ را به سوالات شاگردانشان درباره فیلمهایی که بازی میکنند، جواب دادهاند. همانهایی که امروز سینما بیشتر از هر زمان دیگری باید به احترامشان بایستد و تمام قد به آنها تبریک بگوید.
وقتی احسان علیخانی هم شاگرد ِجواد هاشمی بوداحتمالا بسیار تعجببرانگیز باشد شنیدن اینکه سیدجواد هاشمی؛ بازیگری که اکثر نقشهایش با جبهه و جنگ و شهادت عجین شده، ۲۹ سال است که معلم آموزش و پرورش است و به جز انگلیسی، ریاضی و فیزیک، همه چیز تدریس کرده است. هاشمی این طور که تعریف کرده از ۱۷ سالگی معلم بوده و تدریس میکرده و آنقدر سن کمی داشته که گاهی او را با شاگردانش اشتباه میگرفتند.
البته که او در مصاحبهای گفته بود که تعلیقش کردند، اما چون برای پول هیچ وقت درس نداده، بیشتر شاگردانی که وارد این حوزه کرده، برایش اهمیت دارند. او گفته است: شاید کسی باور نکند فرزاد جمشیدی، احسان علیخانی، امیرحسین مدرس در رده مجریگری، حسین هوشیار، ابوالفضل بختیاری در مداحی، شاگردهای من بودند.
شاید کسی باورش نشود شهناز حقیقی، امیر بکان، علی تفرشی و علی لهراسبی در حوزه موسیقی، علی سلیمانی، عباس غزالی و خیلی از بازیگرهای اصلی تئاتر یا بر و بچههایی که الان تهیهکنندههای اصلی برنامههای تلویزیونی هستند، محمد هاشمی اصل و قنبری شاگردهای من بودند و من برای همه آنها خوشحالم که بهتر از من شدند.
هاشمی این طور که تعریف کرده از ۱۷ سالگی معلم بوده و تدریس میکرده و آنقدر سن کمی داشته که گاهی او را با شاگردانش اشتباه میگرفتند. در کانون حر به بچههای جوادیه و نازیآباد درس میداده و کلاسهایی برگزار میکرده که خروجی آنها بیشتر هم مداح بودند.
حتی گلزار هم معلم بوده؛ آن هم معلم دینی!پیش از ماه عسل ۹۷ و گفتوگوی احسان علیخانی با او به طور رسمی و خبری کسی نمیدانست محمدرضا گلزار هم معلم بوده باشد. او در آن مصاحبه گفت که عربی و معارف کنکور درس میداده و همین تعجب طرفداران او را بیشتر هم کرد. چون همزمان با تدریس، بازیگری هم میکردم برای بچهها جالب بود که معلمشان را مثلا روزها سر کلاس و شبها در تلویزیون ببینند.
گلزار که نقش شاخصی به عنوان معلم در سینمای ایران نداشته، اما در آن مصاحبه گفت که بچه درس خوان بوده و عربی کنکورش را ۱۰۰ درصد جواب داده بود. همین باعث شده بود او پیشه معلمی را تجربه کند و سه سال عربی و معارف درس بدهد.
شاید تنها جایی که طرفداران گلزار او را در محیط دانشگاه دیده باشند شام آخر فریدون جیرانی و سلام بمبئی قربان محمدپور بوده که در هر دو دانشجو بود. گلزار در آن مصاحبه گفت که رتبه ۵ کنکور هم بوده و همه اینها ناگفتههای جالبی را درباره این بازیگر پر طرفدار و ابعاد دیگری از زندگی شخصی او علنی کرد.
مهران رجبی؛ بازیگر شوخ و معلمی جدیمهران رجبی هم مانند سیدجواد هاشمی از معلم بودن خود زیاد صحبت کرده. او با آنکه ۲۰ سال سابقه تدریس دارد، اما معلمی را رها کرده و به بازیگری روی آورده. جالب آنکه ورودش به بازیگری هم با بچههای مدرسه همت بوده و نقش معلمی را ایفا کرده که هنوز در خاطر بسیاری از ما مانده است.
رجبی برخلاف ظاهر شوخ و خندانی که دارد از خاطرات سر کلاس و اخلاق جدیاش میگوید: من سر کلاسها با متعلمین و هنرجوها جدی بودم، نه این که بخواهم برخورد جدی و خشک با آنها داشته باشم، اما به هر حال اقتضای کلاس درس شوخی و خنده نیست و من هم زمانی که سر کلاس بودم در جایگاه یک معلم قرار داشتم نه یک بازیگر که قرار است مثلا یک نقش کمدی را بازی کند.
او هم همچون بقیه بازیگرانی که معلم هم بودند، با چالش سوالات بچهها سر کلاس درباره بازیگری او مواجه بوده و میگوید: یادم میآید، چون همزمان با تدریس، بازیگری هم میکردم برای بچهها جالب بود که معلمشان را مثلا روزها سر کلاس درس و شبها در تلویزیون ببینند.
از تدریس در روستا تا «ورود آقایان ممنوع» به روایت زهره حمیدیدو سال تدریس و معلم دو مقطع متفاوت بودن کافی است تا او را بازیگری بدانیم که پیش از آنکه پایش به دنیای سینما و بازی جلوی دوربین باز شده باشد، تجربه دنیای متفاوت کلاس درس را در کارنامهاش داشته است. زهره حمیدی بازیگری است که اتفاقا جلوی دوربین نیز تجربه معلمی را داشته و در ورود آقایان ممنوع هم نقش یک معلم ریاضی را ایفا میکرد.
حمیدی میگوید: من در سالهای ۵۲ تا ۵۴ معلم بودم. آن زمان در در روستا بودیم و من هم مربی مهد کودک بودم و هم در یک پروژه با عنوان «پیکار با بیسوادی» به زنان و دختران جوان درس میدادم. آن زمان خودم در رشته اقتصاد تحصیل میکردم و همزمان درس هم میدادم.
حمیدی البته از آن مادرانی بوده که خیلی زود ازدواج کرده و بعد طعم مادر شدن را چشیده بودند و همین باعث شده بود که هم تحصیل کند، هم مادری و هم بچه هایش را هنگام تدریس با خودش به مهدکودک ببرد. او میگوید تدریس در مهدکودک را هم انتخاب کرده است.
او بعدتر که تدریس را تجربه کرد، به دختران جوان هم درس داد و از تاثیر تجربه تدریس در بازیگری اینطور میگوید: خیلی از بازیگران ما قبلا شغل معلمی را دنبال کردهاند. معلم بودن دنیای جذابی دارد و تجربه شناخت انسانها را فراهم میکند؛ تجربهای که به کار بازیگر هم میآید. از جمله خود من که در مقطع معلم بودنم با پدرها و مادرها و دانش آموزان زیادی سروکار داشتم و خواسته یا ناخواسته به کاراکترها دقت میکردم.
انتخاب سخت مهوش وقاری میان بازیگری و معلمیوقاری و همسر مرحومش برعکس بسیاری از زوجهای بازیگر، به جای آنکه پشت صحنه یا در آفیشهای فیلمبرداری با هم آشنا شده باشند، در اداره کل تربیت معلم با هم آشنا شدند و بعد ازدواج کردند. دو بازیگر با عقبه معلمی که هر دو هم بازنشسته آموزش و پرورش هستند. البته وقاری در مصاحبه هایش گفته که علیرغم عشق و علاقهای که به تدریس داشته، زودتر از موعد خود را بازنشسته کرده است.
او از ارتباط جالب بین هنر تصویر و تدریس و درک بچهها از این مساله میگوید: من در آن زمان به عنوان بازیگر در خانه شاگردها هم حضور داشتم و همین باعث شده بود که با من احساس نزدیکتری داشته باشند. گاهی هم بسیاری از بچهها رودربایستی داشتند و به خاطر همین رودربایستی همه درسها را به خوبی میخواندند، چون فکر میکردند اگر درس نخوانند من از تلویزیون این اتفاق را به خانواده آنها میگویم. بچهها رودربایستی داشتند و به خاطر همین رودربایستی همه درسها را به خوبی میخواندند، چون فکر میکردند اگر درس نخوانند من از تلویزیون این اتفاق را به خانواده آنها میگویم.
هرچند که او طی اتفاقی که نطفه آن به بازیگر بودن او برمیگردد، با مدیر مدرسه به مشکل میخورد و از او خواسته میشود یا بازیگری را کنار بگذارد و در آن مدرسه بماند یا از آن مدرسه برود. او نیز حالا از آن اتفاق به عنوان اعتراضی یاد میکند که در مقابل این خواسته انجام داد و خود را بازنشسته کرد.
او در اینباره گفته: کار معلمی را دوست داشتم مثل بازیگری؛ چون آنجا ارتباط با بچهها را به همراه داشت و آدمی را زنده نگه میداشت و در کار بازیگری هم این ارتباط و تعامل با مردم برقرار است. دوست داشتم همچنان معلم باشم، در راهنمایی و دبیرستان تدریس میکردم، اما به هر طریقی این ناراحتی و اتفاق باعث شد، بازنشسته شوم.
وقاری بیش از همه بازیگرانی که گفتیم در فیلمها معلم بوده است. از، به من بگویید چه کنم و یک سوال و هزار جواب تا زیر پوست شهر و مدرسه مادربزرگها که در آن ناظم بود.
او که دو سالی میشود همسرش محسن قاضیمرادی را از دست داده، از مدرسه مادربزرگها به عنوان سریالی یاد میکند که بیش از همه کارها او را یاد دوران معلمی خودش انداخته و گفته: این سریال مرا یاد آن دوران انداخت که سر امتحانها به جای اینکه سختگیری کنیم به مادربزرگها کمک هم میکردیم، چون میدانستیم آن خانم نوه دارد و وقتِ درس خواندن آنطور که باید و شاید را ندارد.
پاسخ به کنجکاوی بچهها به شرط درس خواندنبرخلاف سیدجوادهاشمی که همه چیز به جز ریاضی تدریس کرده، سیروس همتی از آن دست بازیگران این لیست است که اختصاصا دبیر ریاضی بوده و هست. او خودش در اینباره میگوید که توانسته سختی ریاضی را به کمک بازیگری، با هنر ترکیب و برای بچهها آسان کند. من سر کلاس لذت میبرم که دانشآموزانم چیزهایی درباره بازیگری از من میپرسند و من میگویم به شرطی که درس بخوانند و کنفرانس بدهند، به سوالات بازیگریشان پاسخ میدهم.
او که در فیلم فرار از اردو نقش یک مربی را ایفا کرده و درباره تاثیر بازیگری روی تدریس میگوید: با استفاده از بازیگری تاثیر بیشتری در کلاسهای درسی داشتم و به خاطر این حرفه است که میدانم در کجای کلاس قرار بگیرم، از چه لحنی استفاده کنم و چگونه رفتار کنم.
او هم مثل باقی بازیگرانی که معلم هستند یا زمانی معلم بوده اند از سوالات بی امان شاگردانش درباره بازیگری در امان نیست و وقتی از او سوال شده که بچهها از تو نمیخواهند تا آنها را به این حرفه معرفی کنی گفته: من سر کلاس لذت میبرم که دانش آموزانم چیزهایی درباره بازیگری از من میپرسند و من میگویم به شرطی که درس بخوانند و کنفرانس بدهند، به سوالات بازیگری شان پاسخ میدهم.
او حتی فیلمنامه یکی از مهمترین آثاری که نوشته یعنی کن پامنار را با موضوع زنی معلم نوشته که تلاش میکند از آبروی خود در برابر دزدان دفاع کند. چند روز پیش هم خبری اعلام شد که او قرار است برنامهای مرتبط با دغدغههای معلمان به نام استودیو معلم را اجرا کند که از شبکه آموزش پخش میشود. جالب است که در این برنامه و در یک آیتم فیلمهای سینمایی ایران و جهان که درباره معلمان است مورد بررسی قرار میگیرد و عجین شدن سینما و تدریس دیگر نه فقط برای خود همتی بلکه برای مخاطبان نیز مسجل میشود.